English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1811 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
restricting U بازداشت طبقه بندی مدارک
classified material U مدارک طبقه بندی شده
restricts U بازداشت طبقه بندی مدارک
restrict U بازداشت طبقه بندی مدارک
accountable cryptomaterial U مدارک و وسایل طبقه بندی شده
access to classified material U دسترسی به مدارک طبقه بندی شده
reserve on board U مدارک و اییننامههای طبقه بندی شده ناو
declassification U از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
black designation U علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
black concept U علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
classificatory U مربوط به طبقه بندی
restricted data U اطلاعات طبقه بندی شده
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classifications U طبقه بندی کردن طبقه بندی
classification U طبقه بندی کردن طبقه بندی
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
classifications U طبقه بندی رده بندی
classification U طبقه بندی رده بندی
denomination U طبقه بندی
division U طبقه بندی
divisions U طبقه بندی
systemization U طبقه بندی
stratification U طبقه بندی
denominations U طبقه بندی
taxonomy U طبقه بندی
sorting U طبقه بندی
taxonomies U طبقه بندی
typification U طبقه بندی
grading U طبقه بندی
assortments U طبقه بندی
assortment U طبقه بندی
classification U طبقه بندی
bracket U طبقه بندی
low grade U کم طبقه بندی
classifications U طبقه بندی
classifying U طبقه بندی کردن
layer U طبقه بندی کردن
service rating U طبقه بندی پرسنلی
layers U طبقه بندی کردن
job classification U طبقه بندی شغل
vendor rating U طبقه بندی فروشندگان
speed rate increment U طبقه بندی سرعت
standardization U همگونی طبقه بندی
secrets U طبقه بندی سری
soil class U طبقه بندی خاک
industrial classifications U طبقه بندی صنعتی
secret U طبقه بندی سری
job classification U طبقه بندی شغلی
nondescript U غیرقابل طبقه بندی
computer classifications U طبقه بندی کامپیوتر
harmonic division U طبقه بندی متناسب
graduates U طبقه بندی کردن
graduate U طبقه بندی کردن
unclassified U طبقه بندی نشده
unclassified U بدون طبقه بندی
route classification U طبقه بندی جاده ها
taxonomist U متخصص طبقه بندی
systemize U طبقه بندی کردن
pigeonhole U طبقه بندی کردن
classifiable U قابل طبقه بندی
classification chart U نمودار طبقه بندی
classification of aggregate U طبقه بندی خاکدانه ها
classification of soil U طبقه بندی خاک
graduating U طبقه بندی کردن
rug classification U طبقه بندی فرش
harmonic proportion U طبقه بندی متناسب
suborder U طبقه بندی فرعی
market grades and grading U طبقه بندی بازار
categorizes U طبقه بندی کردن
categorized U طبقه بندی کردن
categorize U طبقه بندی کردن
aggroup U طبقه بندی کردن
categorises U طبقه بندی کردن
categorised U طبقه بندی کردن
nosology U طبقه بندی بیماریها
classification U طبقه بندی پیام
map classification U طبقه بندی نقشه ها
classified U طبقه بندی شده
zootaxy U طبقه بندی جانوران
accounting classification U طبقه بندی حساب
classify U طبقه بندی کردن
classifies U طبقه بندی کردن
budget classification U طبقه بندی بودجه
to categorize U طبقه بندی کردن
categorizing U طبقه بندی کردن
categorising U طبقه بندی کردن
classifications U طبقه بندی پیام
coinage U طبقه بندی بهای مسکوک
brussels nomenclature U طبقه بندی تعرفه برکسل
classified items U اقلام طبقه بندی شده
integrade U [طبقه بندی داخلی کردن]
topsecret U طبقه بندی به کلی سری
classified advertisement آگهی طبقه بندی شده
classified items U اماد طبقه بندی شده
glossography U طبقه بندی و شرح زبانها
class U طبقه بندی کردن رده
classes U طبقه بندی کردن رده
classed U طبقه بندی کردن رده
intergrade U طبقه بندی داخلی کردن
classing U طبقه بندی کردن رده
taxon U واحد طبقه بندی گیاهی یاجانوری
label U برچسب زدن طبقه بندی کردن
army genetal classification test U ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
agct U ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
international classification of U طبقه بندی بین المللی بیماریها
classification yard line U سایدینگ راه اهن طبقه بندی خط
labeling U برچسب زدن طبقه بندی کردن
systematist U متخصص فائده سازی و طبقه بندی
assort U طبقه بندی کردن مناسب بودن
labelled U برچسب زدن طبقه بندی کردن
labels U برچسب زدن طبقه بندی کردن
grade U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
age grouping U طبقه بندی اقلام بر حسب عمرقانونی انها
stapling U فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
stapled U فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
staple U فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
grain size classification U طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
unit citation U جشن طبقه بندی یکانها از نظر عملیات یاامادگی رزمی
unified soil classification system (uscs U نوعی طبقه بندی خاک که به 51 قسمت تقسیم شده است
marshalling yard U محل تفکیک و طبقه بندی کالاها در مقصد یا مبداء حمل
phytography U طبقه بندی گیاهان روی زمین گیاه شناسی توضیحی وتشریحی
index U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
indexed U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
concurrently U مراجعه کنید به چهار طبقه بندی پردازندههای MIMD , MISD , SIMD , SISD ,
indexes U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
abc analysis U طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
groups U طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
group U طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
proficiency rating U طبقه بندی بر حسب پایه مهارت یا مهارت شغلی
transparent U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
faults U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faulted U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
fault U یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
telescopic U دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
resort U جدا کردن طبقه بندی کردن
break down U تجزیه کردن طبقه بندی کردن
resorts U جدا کردن طبقه بندی کردن
sort U دسته کردن طبقه بندی کردن
resorted U جدا کردن طبقه بندی کردن
types U ماشین کردن طبقه بندی کردن
sorted U دسته کردن طبقه بندی کردن
sorts U دسته کردن طبقه بندی کردن
type U ماشین کردن طبقه بندی کردن
typed U ماشین کردن طبقه بندی کردن
grade U طبقه بندی کردن کلاسه کردن
grades U طبقه بندی کردن کلاسه کردن
entresol U طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
standardizing U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardizes U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardised U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardising U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardize U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardises U بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
lower classes U طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
intermediate U آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
lower class U طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
working class U مربوط به طبقه کارگر و زحمتکش
working classes U مربوط به طبقه کارگر و زحمتکش
red concept U جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
Carthusian U [مربوط به طبقه مذهبی راهبها که بوسیله برونو تاسیس شد.]
defense system aquisition U سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
to form into groups U دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
phrasal U مربوط به کلمه بندی
skeletal U مربوط به استخوان بندی
Our building (high-rise) is a 20-storey ,but my apartment is on the third floor. U ساختمان ما 20 طبقه است ولی آپارتمان در طبقه سوم است
factional U مربوط به دسته بندی یا توط ئه
eutherian U مربوط به تقسیم بندی بزرگ پستانداران
ministry of national defence U وزارت پدافند ملی
stratify U طبقه طبقه کردن
dan gup jeado U سیستم درجه بندی تکواندو
hazard U خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
hazarded U خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
hazarding U خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
biosystematic U مربوط به رده بندی موجودات از روی ساختمان یاختههای انان
hazards U خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
kwic U روش شاخص بندی اطلاعات توسط کلمات یا عبارات از قبل تعیین شده
word warp U فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
french revolution U انقلابی که درسال 9871 در فرانسه اتفاق افتاد و باعث امحاء سیستم فئودالی و انتقال قدرت حاکمه به طبقه بورژوا شد
canadian , grid U سیستم شبکه بندی عکاسی برجسته منشوری
canadian , grid U سیستم شبکه بندی که درعکاسی مثلثاتی به کار می رود
management coding U سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
Alcaraz U یکی از مراکز بافت فرش در اسپانیا مربوط به قرن ۱۵ تا ۱۷ میلادی با طرح های شبکه ای و بندی
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
laggin U اب بندی کردن اب بندی ناوها
wording U جمله بندی کلمه بندی
lineament U طرح بندی صورت بندی
lineaments U طرح بندی صورت بندی
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1A hero can affect on the people.
1ICR
1This clause summarizes general aspects on AT commands and issues related to them. For further information, refer to ITU-T Recommendation V.25ter
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com